مشاور فروش و راهکار های افزایش فروش

مشاوره فروش، مشاوره مهندسی فروش، ارتقا فروش، افزایش فروش، تشکیل تیم فروش،

مشاور فروش و راهکار های افزایش فروش

مشاوره فروش، مشاوره مهندسی فروش، ارتقا فروش، افزایش فروش، تشکیل تیم فروش،

توضیحات عکس
مشاور فروش و راهکار های افزایش فروش
مدرسه بازاریابی و فروش ایران و آکادمی فروش و بازاریابی ایران ، متشکل از اساتید با تجربه، مدیران با سابقه و حرفه ای، متخصصان نخبه، آمادگی دارد تا دوره های کارگاهی کاربردی اجرایی و عملی در سازمان های شما برگزار نماید. در ضمن جهت شرکت در کلاسهای مدرسه بازاریابی و فروش تماس حاصل نمایید..


معرفی مدیر عامل

استاد علی خویه

www.khooyeh.ir
www.khooyeh.com
-مدرس دانشگاه،
-دارای بیش از ۱۸سال تجربه اجرایی و حرفه ای از فروشندگی و ویزیتوری تا مدیریت
-مولف و مترجم ۱۲ کتاب مرجع، کاربردی و تخصصی
-عضو انجمن های ملی و بین المللی، مجری و مشاور بیش از ۲۰۰ پروژه مختلف در سراسر کشور،
-دارای سابقه بیش از ۳۵۰۰۰۰ نفرساعت دوره و کارگاه های آموزشی و کاربردی به سازمانها شرکت ها و موسسات ملی و بین المللی
-دارای سابقه همکاری های مختلف اجرایی و تخصصی با برندهای معتبر و مشهور بین المللی،
-مشاور ارشد مدیران عامل مطرح و برندهای معتبر و شرکت ها و سازمان های ملی و بین المللی
-ارایه دهنده بیش از ۱۰۰ ها عنوان مقاله تخصصی
-سخنران بیش از صدها سمینار مختلف و سخنران برتر ده ها سمینار
-مهمان و کارشناس برخی از برنامه های صدا و سیما،
-عضو هیات تحریریه نشریات مختلف
-دارای تجربه فروش، تبلیغات و بازاریابی از دوران کودکی در مغازه پدرش

تماس با ما:
مدیر برنامه ها
09123998027
09034991194
تماس با استاد علی خویه
09122991608
صفحه اینستاگرام
www.instagram.com/khooyeh.ir
کانال تلگرام @alikhoobeh و @drmall
چرا کارگاه ها و کلاس های خصوصی در محل:......
1- صرفه جویی در هزینه های رفت و آمد و هزینه های جانبی
2- اثربخشی بالای کلاس ها و کارگاه های در محل به علت درگیری آموزش با کار و آموزش ضمن خدمت
3- هماهنگی بیشتر و مورد کاوی سازمانی و بررسی مورد های مطالعاتی سازمانی
4- رضایت بیشتر مخاطبان، تمرکز مخاطبان، مشارکت بیشتر مخاطبان
..............................................
پیوندها
چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۲، ۰۱:۲۷ ب.ظ

فروش یک شغل پر استرس

  • مفهوم بیکاری  و تغییر معنای زمان چیست؟
  • تمایز پاداشهای درونی و بیرونی کدام است؟
  • عوامل نه گانه تاثیرگذار محیطی بر شاغلان چیستند؟
  • تفاوت مشاغل کاذب و آزاد  چیست؟
  • استرس چیست؟
  • مراحلی که هنگام رویارو شدن با استرس ظاهر می شود، کدامند؟
  • منابع استرس آفرین چیست؟  
  • شیوه های تعیین سطح مطلوب و بهینه استرس برای افراد کدام است؟
  • اجزای تشکیل دهندة تحول سازمانی کدامند؟
  • چگونه تحول برنامه ریزی شده را می توان اداره کرد؟
  • چگونه بهبود سازمانی می تواند به بهبود مستمر کمک کند ؟
  • چگونه مدیران میتوانند به بهترین وجه با استرسهای (فشار عصبی ) محـلکار برخورد کنند؟

 

مقدمه 

 معضل بیکاری امروزه نه تنها در میان طبقات اجتماعی بلکه عمدتا در میان گروه های دارای دانش و مهارت نیز  افزایش یافته است. بدین ترتیب بیکاری محدود به قشر ضعیف جامعه نمی باشد و طبقه متوسط و متخصص جامعه نیز در حفظ مشاغل خود احساس نگرانی و ناامنی  میکنند.   

 اما در این میان افرادی در مقابل بیکاری آسیب پذیر هستند که منابع مالی کمتری دارند تا بـااستفاده از این منابع تبعات بیکاری خود را کاهش دهند. بخش اصـلی بیکـاران، عمـدتا مربـوط بـهافرادی می شود  که برای  یافتن شغل با  حقوق کافی و مناسب تلاش می کنند. بـرای افـراد بیکـاراین نکته اهمیت شایانی دارد که مردم  آنها را افرادی  فعال و در جستجوی کار و تلاش لحاظ کنند.

نتیجه منطقی این ایده عبارت است از اینکه افراد بیکار در صورت بیکار مانـدن بایـد خـود را مقـصراصلی بدانند . ایده یاد شده این حقیقت را نادیده می گیرد که آمار متقاضیان شغل فراتر از فرصتهایشغلی موجود می باشد. 

از جمله آثار بیکاری، ایجاد استرس در بین فاقدین شـغل اسـت. در ایـن فـصل ضـمن بررسـیمدیریت  استرس از این منظر، منابع استرس آفرین در بـین شـاغلین نیـز بررسـی و نحـوه مـدیریتصحیح آن مرور می شود. 

  

اثرات بیکاری 

 تحقیقات در دهه 1930 اثرات منفی بیکاری در طبقه مرفه را آشکار می کند. اکثریت افراد بیکار دارای بیماری و افسردگی مزمن می باشند. اثر بیکاری در سراسر جهان یکسان نمی باشد و اقلیت کوچکی در زمینه اثرات روانی بیکاری مورد بررسی قرار گرفته اند. اقلیت کوچکی نیز از بیکاری به عنوان چالش و فرصتی برای افزایش مهارتها و علائق یاد کرده اند. بیکاری در اکثر افراد موجب بروز مشکلات ذهنی و روانی شود. این مشکلات می تواند مشتمل بر آزارهای روانی فزاینده از قبیل عصبانیت، افسردگی، کمبود اعتماد به نفس، فقدان هیجان، ناکارآمدی، نداشتن قدرت، انزوای اجتماعی و عدم هماهنگی  شود. این آشفتگیها در بسیاری از کشورها مشاهده شده است. 

مطالعات کلاسیک در دهه 1930 مفهوم بیکاری را به تفصیل روشن می کند. در طی دهه

1930 گروهی از محققان چندین ماه در یک دهکده در کشور استرالیا سکونت کردند و از نابودی صنعت نساجی گزارش تهیه کردند. تحقیقات نشانگر آن بود که اگر چه افراد بیکار دهکده برای سپری کردن ساعات روز اکثر ساعات را در رختخواب سپری می کردند، از شیوه دیگری برای گذراندن روز ناتوان بودند. تحقیقات نشان می دهد که میزان فعالیتهای آنها کاهش یافته و نیز ساعت این فعالیتها نظیر خوردن غذا، تغییر یافته است . روزهای آخر هفته آنها با روزهای عادی تلفیق شده است و مفهوم ساعت و زمان در زندگی آنها از بین رفته است . البته  حس گم کردن زمان، زنان را کمتر آشفته می کند، زیرا آنها روش معینی را در زندگی دنبال می کنند. 

علیرغم کمبودهای اقتصادی ناشی از بیکاری، محققان گزارش می دهند که  بعضی افراد اعمال غیر منطقی انجام می دهند، به عنوان مثال صرف پول جهت خرید کرم و رشد گیاهان به جای کاشت سبزیجات در حالی که از لحاظ غذایی دچار کمبود هستند .  

جودا [1] ، پنج گروه از تجارب روانشناسی را ذکر می کند که معتقد است  گروههای بیکار از این تجارب محروم هستند، بنابرین میزان رفاه آنها کاهش می یابد . این تجارب عبارتند از :  

ساختار زمانی:  که انجام کار در یک چارچوب زمانی را به فرد تحمیل می کند.  

روابط اجتماعی: فرد را مجبور به برقراری ارتباط و تعامل با افراد می کند. تلاش و هدف جمعی انجام کار مشخص می کند که اهدافی وجود دارند که فراتر از اهداف فردی می باشد و تحقق آنها مستلزم جمع گرایی می باشد .  

هویت و جایگاه اجتماعی: شغل، هویت و جایگاه اجتماعی را از طریق تقسیم کار به فرد تحمیل می کند . فعالیت روزمره اشتغال باعث کارآمدتر شدن بقیه فعالیتهای روزانه می شود .  

اما این تجارب روانشناسی تا چه میزان در زندگی  فرد نقش دارد؟ یک فرد شاغل با این مقولـهها سر و کار دارد،  اما فرد بیکار می بایست تجاربی را در بین این مقوله ها (آنهم اگر بتواند) بیابد ودر غیر این صورت با دشواری مواجه می شود.  

چیزی که موجب برتری افراد شاغل می شود، صرفا اطلاع از مقوله های یاد شده نیست، بلکه کیفیت تجربه کسب شده مد نظر است. جودا  این حقیقت را نادیده می گیرد که نبود منبع مالی و تقابل با بوروکراسی اداری دو ویژگی فرد بیکار محسوب می شوند که در عدم حس رفاه فرد نقش دارند. همچنین یک فرد بیکار نمی تواند به پنج مقوله تجربه دست یابد. افراد بیکار با دسترسی بهتر به این مقوله ها می توانند از رفاه بیشتری برخوردار شوند . بیکاری ساختارهایی را تخریب می کند که فرد شاغل برای آنها اهمیت قائل می باشد که عبارتند از ساختارهای زمانی،جایگاه، شبکه های اجتماعی  که "بوستین و رایت [2] " نیز به این موارد اشاره می کنند.  

اصولا فرد بیکار با دارا بودن زمان طولانی نباید برای مصاحبت مشکلی داشته باشد. اما مشکل این جاست که وی با وجود داشتن اوقات فراغت بیشتر ، وقت چندانی برای آمادگی و حضور در تعاملات اجتماعی نمی گذارند. وارد [3]  با پیشنهاد یک مدل ذهنی مقوله های تجربی را تشریح کرده است. این مدل مشتمل بر پنج مقوله تجربی است که از جانب  جودا  مورد تایید قرار گرفته است .

وی 9 تاثیر محیطی اساسی را مورد تاکید قرار می دهد : 

  • فرصت کنترل: فرصت هر فرد جهت کنترل فعالیتها و حوادث  
  • شفافیت محیط: بازخورد نتایج فعالیتهای فرد، اطمینان از آینده و شفافیت درک انتظارات شغلی فرد  

                                                

  • فرصت استفاده از مهارت  
  • اهداف خارجی  
  • تنوع  
  • فرصت ارتباط میان اشخاص  
  • جایگاه برجسته اجتماعی  
  • فراوانی ثروت  
  • امنیت فیزیکی 

  

وارد این تاثیرات را به ویتامین تشبیه می کند . بعضی از آنها سلامت ذهنی را به نقطه اطمینان می رسانند و اثر دیگری ندارند. برخی دیگر اثرات مثبت دیگری دارند که تا میزان خاصی نقش تعیین کننده دارند. وارد معتقد است که مشاغل مناسب و نامناسب و بیکاری مناسب و نامناسب بستگی به میزان اثرات یاد شده بر روی افراد دارند. 

چارچوب 9 اصل یاد شده مشخص می کند که به لحاظ روانشناسی چه شغلی برای افراد مناسب است. همچنین دیدگاه گسترده ای در میان افراد بیکار وجود داردکه عبارت است از آنکه آنها نباید مانند افراد تنبل رفتار کنند.حتی اگر شغل موقت داشته باشند بهتر از بیکاری است. نان آور خانه بودن  برای مردان در این ارتباط از اهمیت زیادی برخوردار است. 

یکی از پاسخ ها به افزایش فزاینده بیکاری عبارت از افزایش آژانس ها و ارائه طرح و ابتکارهایی است که به گسترش تاسیس شرکتها و ایجاد مشاغل جدید منجر می شود. مشاغل جدید معمولا از نوع خدماتی هستند از قبیل خرده فروشی لباس، آرایشگری، رانندگی، پیکهای تحویل غذا ، مکانیک اتومبیل و کارآگاه های خصوصی. شرکتهای کوچک و جدید و حتی شرکتهایی که در وهله نخست عملکرد مناسبی دارند در دراز مدت نمی توانند به فعالیت خود ادامه دهند. خود اشتغالی عبارت است از اینکه افراد با استفاده از مهارتهایی که آموخته اند و تجاربی که کسب کرده اند شغلی را آغاز می کنند. رقابت در بازار شدید بوده و فضا توسط شرکتهای کوچک اشباع شده است، بنابراین اقتصاد داخلی قادر به حمایت از کلیه شرکتهای داخلی نخواهد بود. 

کالندر استدلال می کند که تجربه جستجوی شغل زنان با مردان متفاوت است. عرضه و تقاضای کار زنان و مردان با هم متفاوت است. کالندر گروهی از زنان متاهل را که تجربه اخراج از یک کارخانه تولید لباس را داشته اند، مورد بررسی قرار داد و مشخص کرد که کلیه زنان اخراجی علاقه مند به بازگشت کار هستند و در مقابل شرایط کاری انعطاف پذیر بوده و حاضر هستند تا با حقوق کمتر کار کنند. به علت کمبود شغل برای زنان آنان حاضر بودند هر گونه شغلی را بپذیرند. زنان یاد شده، با مراقبت از کودکان و خویشاوندان، منابع را به منظور سازگاری با کارهای با حقوق و بدون حقوق سازماندهی می کردند. اما بر خلاف مردان انجام کار با حقوق، برای آنها یک امر اخلاقی محسوب نمی شد.  

 موثرترین استراتژی جهت یافتن شغل عبارت است از  شبکههای اجتماعی غیر رسمی نظیر دوستان، جمع فامیل و گفتگو میان اشخاص. زنانی که در یافتن مشاغل موفق می شوند، در شبکه اجتماعی، وابستگی زیادی به افراد دیگر داشته اند. اگر زنان در یافتن شغل موفق می شدند  شغل آنها مشابه افراد فامیل بود.  

رقابت شدید و رکود اقتصادی، موجب افزایش موارد اخراج می شود و زمانی که ناکامی شغلی به وجود آید یک شوک اساسی به هویت شخصی و امنیت مالی افراد وارد می شود . البته همیشه کسانی که تجربه کاری و از مجموعه ای از شایستگی ها برخوردارند، نسبت به کسانی که فاقد مهارت و تجربه هستند با اعتماد به نفس بیشتری با این مقوله (از دست دادن کار) روبرو  می شوند؛ چرا که آنها دارای مهارت، دانش و  اعتماد به نفسی هستند که دیگران فاقد آن هستند. بالاترین میزان بیکاری مشتمل بر کسانی است که توانایی خاصی ندارند و از گروه شاغلان نیز کسانی که بیماریا از کار افتاده اند (گرنیت [4] ، 1991). 

 

ساعت کاری 

تحقیقات نشان می دهد (تیلور [5] ، 1995) که زمان استراحت موجود برای مردان شاغل از 1985تـا1993 ، 4 درصد کاهش داشته و برای زنان این رقم بیش از ده درصد بوده است. در آمریکا به طورمیانگین در مقایسه با 1969 افراد در سال به طور عادی معادل یک ماه اضافه کاری، کار مـی کننـد

(اسکار [6] ، 1995). با این حال اکثر این افراد نمی خواهند چنین ساعات کاری طولانی داشته باشند. 

تحقیقی که در انگلستان صورت گرفت نشانگر آن  بود که بیش از 7 درصد مردم، که بیش از

40 ساعت در هفته کار  میکنند، خواهان ساعت کاری کمتری هستند (مولگان،ویلکنسون [7] ،

1995). یک سوم افرادی که به پاسخنامه پاسخ داده اند، خواهان ساعت کاری کمتری هستند، حتی اگر این موضوع به کاهش 20 درصدی درآمد خانواده بیانجامد.  

تغییر دیگری که در ساعات کاری تاثیر گذاشته، ظهور مشاغل پاره وقت است. اغلب کسانی که کار پاره وقت انتخاب می کنند می خواهند ساعت کاری کمتری داشته باشند اما در بیشتر موارد موضوع اصلی این نیست. در 1984 حدود 420000 نفر به کار پاره وقت می پردازند تنها به این علت که  که موفق به یافتن کار تمام وقت نشده بودند.

 

کسب و کار آزاد 

                                                

کار آزاد علی رغم عدم مقبولیت بالا، در دنیای کسب و کار وجود دارد. این امر به تغییر ماهیت بیکاری  نزد مردم کمک می کند. در شرایط بد اقتصادی افراد به شغل آزاد  تمایل پیدا می کنند.

تحقیق مک دونالد 1997 در مورد افراد دارای  مشاغل آزاد اطلاعات مفیدی را در اختیار ما قرار می دهد. این افراد غالبا در اندیشه افزایش درآمد خود هستند و در طول هفته به صورت تمام وقت کار می کنند. برخی ازآنها میانسال و زنان مسن تر هستندکه به ناگاه در زندگی با حادثه ای نظیر اخراج یا فوت همسرانشان و یا ترک خانه توسط فرزندانشان و یا بیکاری مواجه شده اند. مشاغل آزاد و  خود اشتغالی به آنها این فرصت را می دهد تا هویت خود را در کنار مقام اجتماعی و نیز شخصیتشان در خانه حفظ کنند. 

این نوع کار، جایگرینی موقت برای بیکاری به ویژه برای افراد میانسال است.آنها درک کرده اند که بیکاری در موقعیت آنها عادی محسوب می شود و بنابراین به ایجاد فرصتهای جدید می پردازند در حالیکه دیگر نگران تامین معاش خانواده نیستند بلکه کار جدید از دیدگاه آنها به منزله پرداختن به کار مورد پسند است. 

اشتغال به کار آزاد، یک استراتژی جهت یافتن کاری مناسب در مورد جوانان و نوجوانان نیز می باشد. آنها به کسب تجربه و مهارت در برخوردهای اجتماعی نیازمندند. با این حال باید توجه داشت که تمامی بازخوردها ، مناسب و مثبت نمی باشند. ممکن است کار از لحاظ جسمی یا روحی سخت باشد . ممکن است با آنها بدرفتاری شود و حتی کار به بیگاری کشیدن برسد، آنهم در شرایط کاری بسیار سخت و اغلب با عدم پرداخت مالی.                 

 

مشاغل کاذب و مشاغل اصلی 

برخی تحقیقات نشان می دهد که افراد بیکار بیش از افراد شاغل درگیر کارهای غیر قانونی می شوند و شواهد نیز حاکی از آن است که دوسوم افراد سرپرست خانواده به کارهای غیررسمی مشغول می باشند . در نمونه گیری" مک دونالد [8] " (1997) یک سوم افراد دارای مشاغل کاذب  بودند. این کارها لزوما کارهای مناسبی نیستند، بلکه صرفا به نوعی استراتژی جهت ادامه حیات در اعتراض به بیکاری و بر آوردن نیازهای مادی تعبیر می شوند . مشاغل کاذب، راهی ضروری جهت کسب احترام شخصی و همچنین نوعی درآمدزایی برای خانواده تلقی می شوند. 

تاثیر روانی و اجتماعی بیکاری تا حدی برای دارندگان مشاغل کاذب کاهش یافته و آنان خود را به نوعی شاغل تلقی می کنند.

 

[1] Juda

[2] Bustin & Wright

[3] - Wared

[4] Grenit  

[5] Taylor

[6] Oscar

[7] Mulgan & Wilkenson

[8] Mac Donald      

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی